دخمل ناز

فقط عکس! تولد قمری عید فطر در منزل باباجانم و تولد شمسی بیست ونه شهریور درمنزل خودم جانم!!!         سالاد اولویه  ادامه مطلبم با ما باشید و ادامه عکسها و برخی توضیحات دخمل ناز...

1:لباسها رو میخوام بندازم ماشین لباسشویی بدو میاد و لباسشو برمیداره میگه مامان برات شکلات آوردم تو جیب این لباسم و من بسیاران ذوق زده!  الهی من فدا ممنون دختر گلم اگه میخوای خودت بخور دخترک:نه مامان سفت بود من امتحانش کردم!  من! مرسی دختر قشنگم دخترک:فکرشو نمیکردی برات شکلات بیارم؟ نه فکرشو نمیکردم پس خوب شد که غافلگیرت کردم!!! 2:کلاس قرآن میروند و در همین راستا: مامان آیه ی جلو ی تلوزیون رفتنو بخون برام!!!!!!   3:دخترک  گوشی قدیمی قراضه ی صورتی مان را تصاحب کرده اند و هر روز میفرمایند: مامان زودتر این گوشی رو بده درست کنن تا بعد بتونم روش گالری نصب کنم!!!اون دخمل ناز...

دخترم اینروزها دیگر دخترک نیست!

اینروزها در هر لحظه اش بزرگ شدن و خانوم شدنش دیده میشود

دخترطلای من اینروزها درگیر انتخاب  جامعه ای بزرگتر است بنام مدرسه و پیش دبستانی

خودش می آید نگاه میکند دقت میکند نظر میدهد و از مدیران خواهش میکند کلاسها را نشانش دهند سرکلاس بنشیند  نظر میدهد و ... انتخاب میکنیم!

دعا کنید برایمان

 

دخمل ناز...

بنویس

شکر خدا علی

خدای خوب و رحیم

منم منم سمنو

مهمون تو سال نو

بدون قند و شکر

از عسلم شیرین تر

نزدیک عید نوروز

با طبل حاچی فیروز

عید شما مبارک عید شما مبارک

دخمل ناز...

امروز روزیست که دخترم جشن پایان سالش را گرفته   

وسایلش را از مدرسه گرفته و تا سه روز تعطیل شدند 

امروز دخترم داشت با خمیر بازیهایش که از مدرسه گرفته بود بازی میکرد

دخترم با خمیر بازیهایش ماشین تینکر بل و خواهرش که برفی بود یکی اش گرمی بود و یکی اش سرمایی بود را درست میکرد

 

پ.ن:ما در این پست هیچ نقش نداشتیم جز تایپ گفته های دخترک

 

دخمل ناز...

1:دندان جدید در انتهای لثه ی دخترمان رخ نمایی کرد هویت  شیری یا دایمی بودنش مشخص نیست کنار لثه دختر ورم کرده و دختر مینالد از درد....   2:دیروز جشن پایان سال دخترک بود بسیار جذاب و متفاوت کارگاههای مختلف  بازیهای مختلف دخترانمان در حضور والدین قسمت اصلی جشن بود کارگاه اختراع پانتومیم و نقاشی و ریاض و .... خلاقیت دختر برایم ستودنی بود شادی جانش در کارگاه نقاشی خلاق ، دخترک را ستود بابت تفاوت در انتخاب و خلاقیت در  افکارش سیما جانش هم درکارگاه ریاضی  دقت و ریزبینی ه دختر را ستود غرفه اختراع هم که  تیم ما زودتر از همه اختراعش را به مرحله تولید رساند ماشینی س دخمل ناز...

این روزها یکی از سوالهای ثابت همه از دخترجانمان اینست که میری کلاس اول؟؟؟؟؟؛!!!!خدددداااااا این آخه به کجاش میاد کلاس اولی بشه وااای و ...حق میدهیم به همه ی اطرافیانوقتی برای سنجش رفتیم مسیول سنجش با دیدن وزن دخترک گفت کوچیکترین ثبت نام کننده کلاس اولیست و من بلافاصله بحث راهدایت کردم به هوش و خلتقیتدخترک حساس شده رو کوچک بودنش  لباس فرم سایز دبستانی ها مناسب دخترک نبود و سایز پیش دبستانی ولی مدل دبستان را سفارش دادیم با اینکه هرسال کلی ذوق داشتم از دیدن لوازم تحریر های رنگ به رنگ ولی امسال ذوق کردم وقتی مدرسه گفت هیییچ چیزی نگیرید همه چیز با مدرسه اس دخمل ناز...